اگر غذا رو هم میشد دانلود کرد
ما فــــوقِ فـــــــوقش یه املت رومی تونستیم دانلود کنیم
سرعت نتمون به کوبیده نمی رسید !
جوک خنده دار
داشتم فوتبالیستا میدیدم …
لامصب سوباسا توو دلش میگه : ما بایدببریم
میزوگی از توو تماشاگرا میگه : درسته سوباسا
پت به مت:
اول من نگهبانی میدم توبخواب،،،بعد توبخواب من نگهبانی میدم!
دخترها وقتی ازدواج میکنن یه دغدغه دیگه به دغدغههاشون اضافه میشه!
اینکه حالا شوهرم چی بپوشه!؟
به جمجمه ی بعضی ها شلیک کنی تیر نیم ساعت دنبال مغزش میگرده :|
.
.
.
راسو خوبه ، خودشو درگیر بحث نمیکنه ، یه گازی از خودش خارج میکنه و میره !
روز تولد بابام با کلی ذوق و شوق یه ساعت مچی بهش کادو دادم برگشته میگه ممنونم پسر گلم ولی احتیاجی به این کارا نبود همین که سعی کنی تو زندگیت آدم باشی برای من با ارزش ترین هدیه س …
ﻗُﺪ ﻗُﺪ ﻗُﺪ ﻗُﺪ ﻗُﺪ ﻗُﺪ ﻗُﺪ ﻗُﺪ ﻗُﺪ ﻗُﺪ ﻗُﺪ ﻗُﺪ ﻗُﺪ ﻗُﺪ ﻗُﺪﻗُﺪ…
.
.
.
.
آﻓﺮررﯾﻦ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺑﺪﯼ ﺗﺎ ﺷﺐ ﺗﺨﻢ ﻣﯿﺰﺍﺭﯼ
می بریم میفروشیم پولشو میزنیم به زخم زندگی :| وااالا
یه کمکی هم به اقتصاد جامعه می شه
لازم است گاهی تلفن را برداری ، شماره کسی را که مدتها باش قهر بودی را بگیری و گوشی را که برداشت فحش بدهی ، مبادا یادش رفته باشه که هنوز قهرید !
هههههههههههه
یکی از فانتزیام اینه که پلیس تو ایست بازرسی ماشینم رو نگهداره بگه اسم ؟
بگم عباس
بگه نام پدر ؟
بگم عباس علی
بگه فامیلت چیه ؟
بگم عباسی
بگه از کجا میای ؟
بگم عباس آباد
بگه کجا میری ؟
بگم بندر عباس
پلیسه شاکی شه بگه احمق منو سرکار گذاشتی ؟؟؟
بگم نه به حضرت عباس …
یکی از فانتزیهام اینه کــــه
اولین نوزادی کــه تو فامیل بدنیا اومـد بهش لیمو ترش بدم از قیافش عکس بگیرم …
یه همچین آدم با مـحبت و بچـه دوستی هسـتم من !!
یکی از فانتزیام اینه دکتر بشم بعد سر عمل جراحی وقتی به دختره دستیارم هی میگم پنس، چاقو، تیغ و اینا.. یه دفعه وسطش بگم ماااااااااچ! ببینم چیکار میکنه!
ما تا بیست سالگی از تاریکی میترسیدیم بعد برادرزاده ی ۷ساله م توی تاریکی نشسته ؛ بهش میگم تو تاریکی چیکار میکنی ؟
میگه دارم با روحِ اجسام ارتباط برقرار میکنم !
یارو از ماشین پیاده شد در رو برای زنش باز کرد!
زنش گفت : فدات شم بعضی از کارات خیلی رمانتیکه ^ـ^
یارو گفت :
.
.
.
زر نرن بیا پائین در فقط از بیرون باز میشه
(اینجا ایران است!)
سلامتی رفیقی که تو رفاقت کم نزاشت ولی کم برداشت تا رفیقش کم نیاره
.
.
.
سلامتی مداد پاک کن که به خاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک میکنه . . .
.
.
.
به سلامتی اون دلی که هزار بار شکست ولی هنوزم شکستن بلد نیست . . .
.
.
.
به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات
به جای اینکه تَرکمون کنن درکمون می کنن . . .
.
.
.
سلامتی اونایی که
درد دل همه رو گوش میدن
اما معلوم نیس خودشون کجا درد دل میکنن . . .